منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

امشب من عاشقم

 هر کاری کردم

دلم نیومد از امشب و این لحظه ننویسم  .از لحظه ای که صدات تو گوشم پیچید و من سرشار از عشق شدم .... 

حسی که الان دارم یه حس غریبه اما آشناست.... 

حسی که خیلی وقت بود فراموشش کرده بودم رو دوباره بدست آوردم  

انگار به گذشته ها پیوند خوردم  

آره... 

من امشب عاشقم  

عاشق تو.... 

الان دارم ترانه ی زیبای * تو نایت * از انریکه و گوش میدم  

خیلی با حال و هوای امشبم اشناست  

این ترجمه ی اهنگشه 

 

 

 

می دونم که منو می خوای! 

واضحه که منم تو رو همینطور می خوام  

پس اینو به من بده  

بیا فاصلمون رو از بین ببریم 

حالا خودتو بجنبون  

لعنتی من عاشق این استایل حرکتتم! 

پس بدش به من  

چون من می دونم دقیقا می خوای چیکار کنی 

امشب من دارم عاشقت میشم  

اوه....تو فهمیدی 

که من امشب دام خاطرخواهت میشم  

تو بینهایت زیبایی 

 

 

هیچ وقت این شب زیبایی رو که برام ارمغان اوردی فراموش نمی کنم عزیزم   

 

 

 

 

  

 لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ٬ لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم ٬ لمس کن این با تو نبودن ها را ٬ لمس کن ... لمس کن
دوستت دارم بی آنکه مرا دوست داشته باشی
دوستت دارم حتی اگر از چشمان خیسم بخندی و بی خیال این باشی که دلم شکسته است...
دوستت دارم حتی اگر دلت سنگ باشد ، حتی اگر هیچ احساسی بر من نداشته باشی با اینکه میدانم در دلت یک دنیا محبت است و احساست ، مثل آب پاک و زلال است...
عزیزم باور کن به تو نیاز دارم ، منی که قلبی ویرانه دارم ودلی سوخته ، منی که ساحل دریای دلم طوفانی است و امواج غم و غصه در دلم زیر و رو می شود نیاز به تو دارم که قلبم را با محبت و عشقت صفا دهی ، دل سوخته ام را با عشقت جان بدهی و ساحل دریای دلم را آرامتر از همیشه کنی...
عزیزم مرا باور داشته باش ، حتی برای یک لحظه هم که شده قلب مرا با تمام وجودت حس کن ...
بیا تا تنهایی دوباره به ویرانه دلم نیامده است !
تا تنهایی قاب خالی و بدون عکسش را در طاقچه قلبم نگذاشته است، تو بیا و قاب زیبای عکست را در آنجا بگذار!
بیا در قلبم با صدای مهربانت بگو درد دلت را به من و با فریاد اسم مرا صدا کن و بگو مرا دوست میداری تا سکوت تلخی که مدتهاست اعماق قلبم را فرا گرفته است و قلبم را غم زده کرده است شکسته شود!
قلبم را پر از محبت و عشق و صفای خودت کن ! بگذار آن خونی که در رگهای خشک من جاری می‌شود خون تو باشد و بگذار آن وجود من وجود تو نیز باشد!
عزیزم اینک که مینویسم دوستت دارم چشمانم خیس است ، به خدا خیس است ، پس چشمهای خیس مرا باور کن و تو نیز به من بگو مرا دوست میداری.
با آهنگ دلنشین عشق و با یاد تو و با عشق به قلب تو با چشمانی خیس و قلبی پر از امید اگر نخندی و اگر بیخیال این دل عاشق من نباشی می نویسم که دوستت دارم...
اینبار نه از حفظ میگویم و نه تکرار میکنم ، اینبار برای آخرین بار میگویم این کلمه را !!!! چونکه دوست داشتن به عمل است نه به گفتن! پس برای آخرین بار میگویم که مرا بفهمی و قلب شکسته و عاشق مرا باور داشته باشی

نظرات 8 + ارسال نظر
تنهایی دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ http://www.Tanhaee.TK

سلام وبلاگ قشنگی دارید
به من هم یه سر بزنید

فاطمه دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ

سلام الهه ی من..
وااای الهه خیلی قشنگ نوشتی.نوشته هات منو یاد خاطرات قشنگی که از دوست داشتن دارم میندازه و خاطرات بدو از ذهنم میبره..
کاش بشه که زندگی رو از سر شروع کرد و همه چیزو از نو ساخت تا این کلبه تنهایی که الن منو اسیر خودش کرده از بین بره..
دیگه صدای هیچ نفسی رو تو تنهاییم نمیشنوم انگار همه ی احساسم مرده..
انگر خودمم مردم که دیگه بی هدف شدم..

شاد باشی گلم.دوستت دارم.

سلام فاطمه ی گلم
ممنون عزیزم چشمات قشنگ میبینه
نگران نباش .....بلاخره پیداش میکنی !

Mojy دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://lifediary.persianblog.ir/

همیشه باباییم میگه ... همه رو دوست داشته باش تا دوستت داشته باشند ... همیشه دوست داشتن رو نمیشه به کلام آورد ... گاهی می شود دوست داشتن رو از کودکی که توی دفتر نقاشیش خورشید رو سیاه می کشه تا صورت پدرش زیر آفتاب نسوزه ببینیم ... دختر خانوم خوشگل همیشه توی این دنیای بزرگ یکی هست که کلی دوست داره ... که خودتم می دونی کیه ...

لادن سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ق.ظ http://ladannotes.blogfa.com

الهه جونی
آغاز پدر مهربانی ها مبارک...
آرزو دارم همیشه در کنارت باشند...
خانومی قرارمون یادت رفت؟؟
منتظرت بودم...
امروز دوشنبه بودها!!!!
من با تو چی کار کنم آخه؟؟!!
با این آپ های خوشگلت؟؟
چی کار کنم؟؟!!
الهه فوق العاده ای...
خانومی لینک شدی

واااااااااااااااااااااااااااااای لادن جون ببخشید
حواس نمونده واسم
یه وقت غیبت نخورما
زودی میام گلم

نازنین سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:55 ق.ظ http://http://nazanin-mehr.blogfa.com/

به منم سر بزن خوشحال میشم...

عبدالله سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ق.ظ http://panjereha-baz.blogfa.com

سلام دوست عزیز.

خیلی قشنگ نوشتی.

خوشحال میشم به منم سر بزنی.

موفق و شاد باشی.

محراب سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ http://birag.blogsky.com

سلام الهه عزیزم
ممنون که راهنمایم کردی
واقعا خوشم میاد یکی مثل تو فهمیده باشه و بتونه بهم کمک کنه
واقعا راست می گی بعضی وقتا آدم اشتباه می کنه
می تونم بیشتر باهات آشنا بشم ؟
اگه دوست داشتی ایمیل یا شماره یا هر چی خودت صلاح دونستی بده تا بیشتر با هم حرف بزنیم .
بازم ممنون از محبتت
به خدا می سپرمت
بازم منتظر نظرات قشنگت هستم همچنین ردپایی از خودت برای آشنایی بیشتر

[ بدون نام ] یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:01 ب.ظ

خیلی جمله هات قشنگه اگه خواستی یه سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد