منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

ترانه های زخمی من هدیه به قلب شکسته ی تو

چه قدر برات نوشته بودم ...... 

چه قدر از احساسم گفته بودم  

همش پاک شد ....همش ! 

دلم می خواد این پستم لااقل شاد باشه اما هرکاری می کنم نمی تونم شاد بنویسم حتی زورکی ! 

نمی دونم چرا این روزا دلم سخت میگیره  

نمی دونم چرا سهم من از بودن تو یه دنیا دلواپسیه مدامه  ! 

می خوام خودم باشم... 

می خوام باز هم غزل بگم..ترانه بنویسم و سر رو شونه های باروون بزارم اما... 

از این روزای زرد پاییزی سهم من فقط شبای خاکستریه !  

خودمو گم کردم ...میون این غصه های تلخ! 

یه دیوار سرد و بیرحم داره منو از من جدا می کنه ..... 

 

کاش میشد برای مدتی نباشم....کاش میشد برای مدتی بمیرم  

دیگه از دنیای خودم خسته شدم.. 

شاید من لیاقت دوست  داشتنو ندارم  

شاید...... 

از درودیوار اتاقم خسته شدم ...همه چی بوی غم میده...بوی گریه ! 

کسی به فکر تنهایی کسی نیست  

دیگه تو شبای خاکستریه من هیچ ستاره این نیست 

نه...این شبها نه مهتابیه و نه مال من.... 

باید برم اما به کجا....کجا می تونم فراموش کنم شکستمو  

کجا می تونم دور از هیاهو پر بکشم وقتی  

آسمونم از من تنها خسته ست ......... 

من که جز ترانه های زخمی چیزی ندارم فدای نگاهت کنم..... 

چرا دل شکسته ای ازم...... 

چرا!

نظرات 4 + ارسال نظر
هدیه یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ

الهه جـــــــــــــــــــــــــــــــــــونم سلام گلم قربون دل تنهات برم نمیزارم تنها باشی مگه من مردم

دلم شکسته....
خیلی شکسته

هدیه یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ق.ظ

از دست دادن عزیز خیلی سخته خیلــــــــــــــــی ولی ببین ما دوستات کنارتیم یه نگاه به آسمون بنداز پر ستارس همش ماله الهه جونمه دوست دارم

تو خیلی خوبی هدیه جون...
اما این ستاره ها با من نارفیق شدن
انگار دلشون و زدم

هدیه یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ

اینو بدون تو لیاقت بهترینارو داری تو خدارو داری هدیه رو داری نبینم دیگه نبینم بگی جز ترانه زخمی چیزی ندارم

محسن یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ب.ظ http://zareban.blogfa.com

سلام بر تو ای غریب آشنا....
.
آری آشنایی که با خوندن مطالبش حس دلتنگی ام بیشتر می شه.
ممنونم از حضور سبزتون ... واقعا خوشحال شدم
.
تو هم فوق العاده می نویسی....
.
اری مدتی است که لبخند زدن برام ارزو شده...
.
الان دارم آهنگی از فریدون... به نام خوشکل عاشق رو گوش می دم..دلم گرفته....بد جوری
.
.

.
دنیا بی زارم ازت واستا می خوام پیاده شم...
.......
بازم منتظر اشک های بی پناهتون در جهنمم هستم.
شاید اشک پاک شما جهنمم رو خاموش کند...
.......................................
ای کاش ادما همشون یه هم زبون داشتن....

نمی دونم چی باید بگم ....
دلتنگی حس خیلی غریبیه
دلتت گرفته؟ می دونم.....
می دونم چه حالی داری اما......
..........................................................................
باشه حتما میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد