ما تکیه داده نرم به باز وی یکدیگر
در روحمان طراوت مهتاب عشق بود
سرهایمان چو شاخه ی سنگین زبارو برگ خامش بر استانه ی محراب عشق بود
من ! همچو موج ابر سپیدی کنار تو بر گیسویم نشسته گل مریم سپید
هر لحظه می چکد
ز مژگان نازکم بر برگهای دست تو آن شبنم سپید
.
.
.
.
ای سراپایت سبز
دست هایت را چون خاطره ای سوزان در دستان عاشق من بگذار
و لبانت را چون حسی گرم از هستی
به نوازش لب های عاشق من بسپار
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد
بله
باد ما رو خواهد برد
فقط منو تو رو !