منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

منوتوآغوشت بگیرآغوش تومقدسه

یه دختر اینجا نشسته با همه ی کودکی هاش :)

دلم ازت گرفته

گاهی دلم از بی محبتی ها میگیره... 

از سکوت های بی جا...از بی رنگی بعضی از صحنه ها ! 

از اینکه گاهی باید باشیم و نیستیم... 

از اینکه قدم زدن زیر باروون و فراموش کردیم ... 

از اینکه رسم دل شکستن رو خوب بلدیم .... 

از اینکه عاشق شدن دیگه از یاد من و تو رفته ! 

دلم گرفته....اندازه ی تموم این جاده هایی که به غربت می رن  

دلم گرفته...مث اون شبی که بی تو بودن رو باور کردم  

مث اون شبی که انگار همه ی ستاره ها اسمون و تنها گذاشتن ! 

اسمون موند و این تاریکی...اسمون موند و مهتابی که تا سحر با بغض ابر بارید... 

دلم گرفته...عجیب گرفته...! 

دلم یه تکیه گاه می خواد قرص و محکم...تکیه گاهی که مث عشق تو زودگذر نباشه اما نه...دلم جز تو تکیه گاهی نمی خواد ! 

یادته بی وفا... 

چه غریبانه رفتی و نفهمیدی بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد... 

نفهمیدی بعد از رفتنت یه قلب شیشه ای ترک برداشت.... 

با توام ؟ 

صدامو میشنوی ؟ 

این حرفا حرفای من نیست...حرفه دله...یه قلب شکسته که تو هیچ وقت نفهمیدی چه حالی داره...هیچ وقت نفهمیدی اون شب تا صبح چه به روزش اومد... 

هیچکس نفهمید ... 

باورش سخته... 

سخته که بدونم تو دیگه مال من نیستی و...هیچ وقت به من برنمی گردی اما باز... 

من به همینم راضیم... 

اینکه تو شاد باشی و بخندی واسه دل تیکه پا ره م بسه.... 

هنوز عشق تو برام مقدسه هنوز خاطرات مونس تنهایی ها و در به دری هامه هنوز لحظه های با تو بودن بین واژه هام اشک میریزه.... 

خودت بگو....به جرم کدووم اشتباه ؟؟ به جرم دوست داشتن ؟؟!! 

یعنی عشق من این قدر عذابت میداد....یعنی اینقدر برات کم بودم ..... 

همسفر گذشته هام....تو بودی.... 

همسفر پاییز هایی که خنده رو لبهام می آورد ولی حالا چی.... 

بغض میکنم وقتی باروون می زنه.... 

بغض میکنم وقتی می بینمت با اون.... 

بغض می کنم وقتی شبا خوابتو می بینم و ازت می پرسم چرا رفتی ؟ 

نگام کن... 

تنها نشدم؟داغون نشدم ؟؟ 

برای چی این قدر مجازاتم میکنی.... 

تویی که میگفتی حتی یه قطره اشکت دلمو میلرزونه.... 

یعنی همه ی اون حرفا دروغ بود ؟ 

چه دروغای شیرینی.... 

این بدون نامهربون 

تا وقتی نفس تو سینه هست... 

تاوقتی تو این کلبه تنهایی باروون میزنه... 

تا وقتی من هستم واین قلب پاره... 

خوشبختی تو آرزومه حتی...اگه مال من نباشی... 

حتی اگه صدبار دیگه به دنیا بیام بازهم با تو می مونم و این روزای تنهایی رو به جون می خرم ... 

خودت میدونی که من... 

خیلی صبورم....خیلی !

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطیما چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

دلم گرفته....اندازه ی تموم این جاده هایی که به غربت می رن ..........

ممنووووووووونم زیبااا بود گلم...

رویا یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:52 ب.ظ

سلام
منم دلم گرفته خیلی
دلم شکسته ناجور
دلتنگ شم بدجور
عاشق کسی شدم که فقط دوستم داشت برحسب عادت
آخی خدا
آخ از این دل
آی از این دل
وای از این دل
الهی هیشکی دلی رو نشکنه
نمی دونم این تقاص کدوم اشنباهم بود
ولی خیلی سخت بود
خیلی خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد